طراحی محصول از نگاه دکتر محسن جعفرنیا
گفتگو با دکتر محسن جعفرنیا درباره فرآیند طراحی محصول
محسن جعفرنیا، دانشیار در رشته طراحی صنعتی در دانشگاه هونان، چین و مدرس در دانشگاه سنت جوزف، ماکاو است. او دورهی دکتری را در رشتهی طراحی محصول گرایش طراحی اتومبیل – موسسه تکنولوژی گواهاتی، هند – در سال ۲۰۱۲ گذرانده است. محسن به مدت سه سال در دانشگاه علوم تحقیقات، هشت سال در دانشگاه آزاد اسلامی، دو سال در موسسه جهاد دانشگاهی، یک سال در دانشگاه مولانا و دو سال در دانشگاه جامع علمی کاربردی تدریس کرده است.
چندی پیش با محسن جعفرنیا عزیز درباره میزان اهمیت طراحی محصول در فضای تبلیغات گپ و گفتی داشتم. شما همراهان پک تاک، نتیجه این گفتگو را در اینجا مشاهده می کنید.
می خواهم گفتگو را با این سوال شروع کنم. به نظر شما طراحی محصول، از کجا و چطور آغاز می شود؟
اینکه ما بدانیم طراحیمحصول را با چه چیزی شروع کنیم. و کدام بخش مهمتر است. باید بگویم که در مورد این موضوع همهی طراحها متفقالقول هستند؛ اولین مرحلهای که طراح روی آن متمرکز میشود. تعیین گروه هدف است. یعنی طراح باید بداند که محصول مورد نظرش را برای کدام گروه هدف میخواهد طراحی کند و گروه هدف را بشناسد و بعد از این مرحله، به شناسایی نیازهای گروه هدف بپردازد و جواب این سوال را بدهد ؛ محصولی که میخواهیم طراحی کنیم، کدام نیازهای این گروه هدف را قرار است پاسخ بدهد؟
آیا در فرآیند طراحی محصول، امکان مقایسه طراحی با کارایی محصول وجود دارد؟ برای مثال می شود گفت که یکی بر دیگری ارجحیت دارد؟
طراحی و کارایی با هم قابل مقایسه نیستند. زمانیکه ما محصول را طراحی میکنیم، صد در صد کارایی محصول را مد نظر قرار میدهیم؛ یعنی این دو با هم هستند و جدا از هم نیستند. به این نکته توجه کنید که کارایی محصول فقط کارایی فنی و فیزیکی نیست. ما انواع و اقسام کاراییها را داریم. هنگامیکه یک محصولطراحی میشود، طراح در زمان طراحی به چند نوع کارایی توجه میکند.
چهار نوع کارایی محصول داریم؛ کارایی فیزیولوژیک که در مورد ارتباط ماشین و انسان، صحبت و طرح را متناسب با نیازهای فیزیولوژیک استفادهکننده طراحی میکند. کارایی اقتصادی داریم که از نظر اقتصادی نیازهای استفادهکننده را پاسخگو میشود، کارایی فنی داریم که از نظر فنی نیازها را برآورده میکند و کارایی زیبایی شناسی داریم که به زودی در یک مقاله به صورت کامل این نوع از کارایی را شرح خواهم داد.
دکتر محسن جعفرنیا
باید در نظر بگیریم که محصول ما قرار است به کدام یک از نیازهای گروه هدف پاسخ بدهد. بر همین اساس متوجه میشویم که کدام کاراییها را در اولویت قرار دهیم. آیا در طراحی این محصول، کارایی زیباییشناسی مهمتر است یا کارایی فنی؟ کارایی اقتصادی اهمیت دارد یا کارایی فیزیولیژیکی؟
آیا یک طراح در طراحی محصول فقط باید به کارایی آن توجه کند؟
خیر، این طور نیست. طراحی مثل فرستادن یک پیام است. طراح، فرستنده است و محصول ابزاری است که کمک میکند پیام طراح به دست مصرفکننده برسد. با توجه به نکتهای که گفتم، طراحی معناگرا (Design Semantics) علمی است که کمک میکند تا طراح معنیهای مختلف را در طراحی محصول جای دهد. با در نظر گرفتن این تعریف، طراح با توجه به اینکه چه معانی را میخواهد به استفادهکننده محصول ارسال کند، در هنگام طراحی محصول به شکلی خطوط، رنگها، منحنیها، حجمها و بافتها را طراحی میکند که معنی مورد نظر در ذهن استفادهکننده ایجاد شود و با دیدن محصول، پیام محصول در ذهنش تداعی شود.
آیا تا به حال برای شما پیش آمده است که استفاده کننده ای، طراحی محصول شما را دوست نداشته باشد؟
بله اتفاق افتاده است. همانطور که گفتم اولین و مهمترین بخش فرآیند طراحی این است که ببینیم گروه هدف ما چه کسانی هستند. بعد از شناسایی نیازهای گروه هدف، محصول را به شکلی طراحی کنیم که نیازهای گروه هدف برآورده شود و گروه هدف راضی شود. توجه کنید کسانیکه در بیرون گروه هدف هستند، با توجه به اینکه استفادهکننده از محصول مورد نظر ما نیستند پس اصلا نظرشان در مورد طراحی حائز اهمیت نیست. نگاه کنید ما یک جامعه داریم و هیچ طراحمحصولی وجود ندارد که بتواند با یک طراحی، تمام افراد این جامعه را راضی نگه دارد. پس نتیجه میگیریم که طراح در طراحیمحصول باید رضایت گروه هدف را در نظر بگیرد .
در مورد کارفرماها چطور؟ آیا برای کارفرماها هم جواب سوال بالا صدق می کند؟
بله در مورد کارفرماها هم این مسئله پیش آمده است. همان طور که گفتم، طراح به هنگام طراحیمحصول، در ابتدا برای محصول، گروه هدف تعریف میکند. حالا سوالی که در اینجا مطرح میشود؛ آیا کارفرمای ما عضوی از این گروه هدف است؟ اگر نیست، اجازه نظر دادن ندارد. چرا؟ برای اینکه فقط افرادی میتوانند نظر بدهند که درون گروه هدف قرار دارند. در صورتیکه کارفرمای ما خودش یکی از اعضای گروه هدف است؛ یعنی ممکن است در آینده یکی از استفاده کنندهها باشد، بنابراین او میتواند درمورد طراحی محصول، اظهار نظر کند. که آیا از طراحیمحصول خوشش آمده یا خیر و طراح با نظراتی که از گروه هدف دریافت میکند میتواند طرحش را ارتقا دهد.
و این که کدام بخش از فرآیند طراحیمحصول را بیشتر دوست دارید؟
بخش شناسایی نیازهای گروه هدف و پاسخ دادن به نیازهای آنها. یکی از مهمترین کارهایی که یک نفر میتواند انجام دهد، کمک کردن به گروهی از جامعه در جهت رفع نیازهای آنها است. همیشه در کلاس به دانشجوهایم میگویم؛ این رشته مهمترین رشته بین تمام رشتههای دنیا است. برای مثال برای اینکه کسی روی نیمکتهای پارک نخوابد و تنها برای نشستن از آن استفاده کند، به شکلی محصول را طراحی میکنیم که استفادهکننده بدون اینکه بتواند پیام طراح را رد کند، آن را بپذیرد. چطور این کار را انجام میدهیم؟ نیمکت را به چند قسمت تقسیم کرده و در هر پنجاه سانت برایش یک دسته (Arm rest) قرار میدهیم. به این ترتیب جلوی استفاده نامناسب از نیمکت گرفته میشود و طراح فرهنگسازی میکند. به همین دلیل است که جایگاه طراح در جامعه و امر فرهنگسازی بسیار جایگاه مهمی است.
روز به روز اهمیت طراحی در حال افزایش است و در زمان کنونی مشاهده میکنید که در تمام جوامع مبحثی به نام شهرهای هوشمند (اسمارت سیتی)، مطرح است. این به چه معناست؟ یعنی طراحان با طراحیهای هوشمندانه خود به شکل الکترونیک تمام جامعه را در مسیرهای مشخص و تعریفشدهای، تحت کنترل میگیرند و هدایت میکنند و استفادهکنندهها نمیتوانند از این مسیرها تخطی کنند و قوانین جامعه را بشکنند
دکتر محسن جعفرنیا
سخن پایانی شما با همراهان عزیز پک تاک :
امیدوارم که این گفتگو به شناسایی بهتر طراحی کمک کرده باشد و جایگاه طراحی محصول و طراح محصول را بیشتر و بهتر بشناسید و گوشههای تاریک طراحی برای شما خوانندگان عزیز آشکار شود.
بسیار ممنونم از دکتر جعفرنیا. راستش من خیلی توی سایت های ایرانی دنبال مقاله درباره طراحی محصول گشتم و پیدا نکردم تا بالاخره تونستم اینجا یه مصاحبه خیلی خوب درباره طراحی محصول بخونم. پک باز جان دمت گرم.
وقت بخیر
بسیار خوشحالیم که رضایت شما همراهان عزیز پک باز را داریم.